این هم یک الگوی تدریس بد ریاضی

الگوی بد درس دادن آموزش ریاضی درژاپن 
 (نیل دیوید سن - دانشگاه مریلند)

 

 

 

        از سال 1971تدریس بد درس دادن  برای دانشجویان فوق لیسانس، دستیار ها و دانشجویان دبیری مقطع متوسطه در دانشگاه مریلند انجام شده است.

    ارایه رل «ضد مدل» : ناظر به حضار می گوید که الان شاهد تدریسی خواهند بود که یک مدرس مقتدر ریاضی ارایه می شود.

     بعد از چند دقیقه حضار متوجه اشتباهات تدریس ایشان می شوند.

        این روش زمانی مفید است که حداقل سی نمونه از اشکالات در آن تشخیص داده شود.

      معلم ارایه دهنده این مدل باید انعطاف پذیر، متکی به خود و دارای استعدا د بازیگری باشد و در مقابل حضار کم نیاورد.

شروع ناهنجار

–        با عجله دیر به کلاس می آید.

–        عذر مسخره آمیزی برای دیر آمدن می آورد.

–        می پرسد «امروز ما باید چه کار بکنیم»؟

–        برای پیدا کردن مطلب مناسب کتاب را ورق می زند.

–        گچ ندارد و در حالی که به فراش ها ناسزا می گوید برای بدست آوردن آن بیرون می رود.

آماده نکردن درس و نداشتن نوت

–        تعریف ها و قضیه ها را غلط بیان می کند.

–        مثال ها را قبلاً تنظیم نکرده است.

–        سعی می کند در کلاس مثال هایی بزند، که خیلی پیچیده، مشکل، ساده، یا نامناسب برای مطلب مورد بحث از آب در می آیند.

–        خط مشی استدلال را از دست می دهد و مرتب به کتاب رجوع می کند.

–        مسایل را بدون توجه تکلیف می دهد (برای مثال، مسایل فرد از 1 تا 200 را حل کنید).

سبک بی اثر عرضه

–        با آرامی دیوانه کننده ای ادامه می دهد.

–        به طرز یکنواخت، خسته کننده، کتابی و یا غیر منطقی صحبت می کند.

–        با عجله از مطالب می گذرد و به سرعت صحبت می کند.

–        از آن چه می گوید به اندازه کافی روی تخته نمی نویسد.

–        به خود زحمت نمی دهد که تعاریف را بنویسد.

–        اصطلاحات را بدون تعریف کردن آن ها به کار می برد.

–        با تکان دادن دست شکل ها را نشان می دهد.

–        مقدمه، خلاصه یا روابط بین عقاید را عرضه نمی کند.

–        سعی نمی کند به دانشجویان انگیزه ای برای مطالعه مطلب بدهد.

–        فرض می کند که دانشجویان قبلاً مطالب اساسی را می دانند و وقتی که نمی دانند آن ها را مسخره می کند.

–        به حاشیه می رود که شامل مطالب خیلی پیشرفته است.

–        کتاب را به سادگی برای دانشجویان می خواند.

–        اشتباهات متعددی در محاسبه، منطق و دستور زبان می کند.

نداشتن تماس با دانش آموزان

–        با کلاس تماس نگاهی برقرار نمی کند، با تخته، دیوارها، کف اتاق یا سقف صحبت می کند.

–        توجه همه را از دست می دهد و با وجود این ادامه می دهد.

–        تفسیرهای ناروایی راجع به سطح پایین مطالب درس ابراز می دارد.

–        به دانشجویان اهانت می کند، به آن ها می گوید که احمق و درس نخوان هستند.

–        دایم می گوید «ساده» یا «واضح» است.

–        هیجانی از خود نشان نمی دهد.

–        دایم به وقت نگاه می کند.

–        رفتار چندش آوری از خود نشان می دهد.

–        نام دانشجویان را نمی داند.

–        هیچ گونه تشویقی برای هیچ فردی ندارد.

برخود بد با سؤالات

                   اجازه سؤال کردن نمی دهد یا دانشجویی را که سؤالی می کند شرمسار می سازد.

                   به سؤالات به خوبی جواب نمی دهد.

                   به دانشجویان می گوید که جواب سؤالات را در کتاب پیدا کنند.

                   سؤال دانشجو را نمی فهمد و به سؤالی که مطرح نشده است جواب می دهد.

                   وقت کلاس را زیاد صرف جواب دادن سؤالاتی می کند که مورد علاقه عمومی نیستند.

                   تقریباً هیچ سؤالی از دانشجویان نمی کند.

                   سؤالاتی را که مبهم، گیج کننده، غیر ممکن و یا بی اندازه ساده هستند، می پرسد.

                   از اولین فرد می خواهد که دست بلند کند، بدون آن که به دیگران وقت فکرکردن دهد.

                   با عصبانیت از جواب های دانشجویان به سؤالات خود انتقاد می کند.

استفاده بد از تخته سیاه

–        شکل های شلوغ و غیر مشخص می کشد.

–        شکل ها را غیر واضح یا نادرست حروف گذاری می کند.

–        مختصات را برعکس می کشد.

–        شکل ها را خیلی بالا یا پایین و یا طوری رسم می کند که قسمت های حساس آن ها از تخته سیاه بیرون می افتند.

–        فقره ها را با یکدیگر مخلوط می کند.

–        حل مسایل متمایز را روی تخته مخلوط می کند.

–        برای فقره های مهم جای کافی نمی گذارد.

–        غیر خوانا می نویسد (خیلی کوچک، خیلی بزرگ یا اریب).

–        جلوی دید دانشجویان را با ایستادن جلوی تخته می گیرد.

–        چند خط را از میان می اندازد یا چند خط را با هم ترکیب می کند.

–        دایم عباراتی را با پاک کردن یا اضافه کردن عوض می کند، به عوض این که آن را آن را روی خط دیگری بنوسد.

-زود تخته را پاک می کند و بدین وسیله از فهمیدن و سؤال کردن جلوگیری می کند.

برگرفته شده از اینترنت